سلول شماره ی دلتنگی
...اینجا سقف شهری ست که برای ما خانه نشد
سلول شماره ی دلتنگی
...اینجا سقف شهری ست که برای ما خانه نشد
تنم به پیله ی تنهایی ام نمی گنجید...
---
بایگانی
تیر ۱۳۹۶
(۶)
خرداد ۱۳۹۶
(۳)
ارديبهشت ۱۳۹۶
(۲)
فروردين ۱۳۹۶
(۲)
اسفند ۱۳۹۵
(۱)
بهمن ۱۳۹۵
(۳)
دی ۱۳۹۵
(۱۰)
آذر ۱۳۹۵
(۸)
آبان ۱۳۹۵
(۷)
آخرین مطالب
۹۶/۰۴/۲۶
دلتنگی٥
۹۶/۰۴/۲۳
دلتنگی٤
۹۶/۰۴/۲۱
دلتنگی٣
۹۶/۰۴/۱۵
دلتنگی٢
۹۶/۰۴/۰۸
دلتنگی١
۹۶/۰۴/۰۷
Summer
۹۶/۰۳/۳۰
Timer12345
۹۶/۰۳/۲۹
رمضان
۹۶/۰۳/۱۷
تبادل
۹۶/۰۲/۲۳
اعجاب خلقت
هشت ماه و نوزده روز...
جمعه, ۲۴ دی ۱۳۹۵، ۰۶:۵۶ ق.ظ
نِزمین
قلبم
کمرم
باورم
زندگیم
شکست...
و اون رفت!!
:(
۰
۰
۹۵/۱۰/۲۴
نِزمین
نظرات
(۱)
۲۴ دی ۹۵ ، ۰۷:۱۰
جردا
از این بهتر نمیشد خورد شدن رو نشون داد .