سلول شماره ی دلتنگی

...اینجا سقف شهری ست که برای ما خانه نشد

سلول شماره ی دلتنگی

...اینجا سقف شهری ست که برای ما خانه نشد

سلول شماره ی دلتنگی

تنم به پیله ی تنهایی ام نمی گنجید...

---

آخرین مطالب

ایستگاه بعدی؛ برزخ

اشهد ان لا اله الا الله

و اشهد ان محمدا رسول الله و

اشهد ان علیا ولی الله

نمیدانستم اما این من بودم که سرم را 

به سردی دیوار شیشه ای تکیه کرده و 

تکرار میکردم

تکرار میکردم و نمیدیدم،تکرار میکردم و نمیشنیدم

نگاهها کش می آمد، حرفها بلند تر میشد،

چشم های من بسته تر بود انگار،

کسی شاید از بالای سقف این قطارها، از امتداد این دیوارها

میخواهد یادت بیاورد، همچنانکه زندگی ناگهان قلبت را میشکند

مرگ هم از راه خواهد رسید.

....

آدمها چندبار مرده اند؟!

  • نِزمین

نظرات  (۱)

:(